ب

آلیستر کرالی. تحصیل کرده کالج تثلیث (ترینیتی) کمبریچ. مطبوعات انگلیس او را "شیطانی‌ترین مرد جهان" نامیدند. از نظر "شخصیت پرستان" او یک اعجوبه بود. از همانها که "فرهیخته" می‌نامند و خوش قلم و با سواد و تحصیل کرده و نابغه. کوهنورد. استاد شطرنج و غیره. به قدری مقامات فراماسونی داشت که می‌خندید و می‌گفت اگر تمام نشانهایم را بار فیل کنید زیر وزنش می‌افتد. عضو بسیاری فرق دیگر. پایه‌گذار بسیاری دیگر. همچنین مامور اطلاعاتی. از نظر ما یک ملعون.

همو بود که تخمهایش را بسیار با دقت و حساب شده در کالیفرنیا، کارخانه اصلی صادر کننده این مسائل بر سرتاسر دنیا، کاشت و همو بود که گفت: "هر گناه در مسیحیت، برای عرفان یک ثواب است" و همو بود که درباره قربانی انسان در کتاب 1929 خود چنین نوشت:
«ساحران باستان باور داشتند که هر موجود زنده‌ای انباری از انرژی است که کمیت آن بسته به اندازه و سلامتی آن موجود و کیفیت آن بسته به شخصیت ذهنی و روحی اوست. هنگام مرگ حیوان این انرژی ناگهان آزاد می‌شود. برای بهترین عمل "روحانی" شخص می‌بایست قربانی‌ای انتخاب کند که دارای عظیم‌ترین و خالص‌ترین نیرو است. فرزند ذکور با معصومیت کامل و هوش بالا بهترین و مناسب ترین قربانی است.» 

کرالی در پاورقی همین کتاب اضافه می‌کند که بنا به اسناد سوابق فراتر پرورابو شیطان‌پرست، او بین 1912 تا 1928 چنین نوع مراسم قربانی‌ای را هر سال به تعداد 150 بار انجام داد. یعنی این یک مرد به تنهایی تقریبا 2500 کودک پسر را طی این مدت "قربانی" کرد. آیا هنوز هم شک دارید که چه بر سر میلیونها، بله، میلیونها کودکی که هر ساله در سرتاسر دنیا "ناپدید" می‌شوند می‌آید؟

گزارشات مربوط به "قربانی کردن انسان"، از زمان باستان تا به حال نشان می‌دهند که قربانیان به بیرحمانه و قصی‌القلب‌ترین صورت ممکن کشته می‌شوند. عاملین پس از مراسم حداکثر گوشت و خون ممکن را از قربانی جمع‌آوری کرده، به شیوه‌های مختلف خورده و نوشیده و مقداری نیز برای "غایبین" و کارهای بعدی نگهداری می‌کنند. به عنوان مثال بسیار معمول بوده که خون را جذب کاغذ کرده و به این صورت خشک کنند تا بعدا در مناسک رازآلود و جادو به استفاده بگیرند.

وحشیگری در این آئین‏های شیطانی باستانی حد و مرزی نداشت. اما چیزی که شاید برای بعضی عجیب به نظر برسد لغتی است که یهودیان از آن به عنوان بیان عمل قربانی انسان‌شان استفاده می‌کردند: "هولوکاست". بله، هولوکاست در اصل لغتی یهودی است، مورد استفاده توسط یهودیان، بیانگر عمل قربانی انسان به خدایشان.

دیکشنری وبستر نسخه سال 1954 چنین می‌گوید:

هولوکاست: عرضه قربانی که کل آن توسط آتش خورده می‌شود.


هرل روم می‌گوید: «هولوکاست لغتی بسیار جالب است. معنی تحت‌ا‌للفضی آن قربانی سوخته است، و یهودیان می‌خواهند که هنگام شنیدن این لغت درباره ادعای قربانیان سوخته شده در جنگ جهانی دوم فکر کنید، اما داستان در حقیقت مربوط است به خدایی باستانی به نام مولوخ که می‌خواست بچه‌ها زنده در معبد بزرگش قربانی و سوزانده شوند.»

چند نمونه از بسیاری نمونه‌های قربانی شدن کودکان که اسناد آن موجود بوده و هست:

در هزاره اول پس از میلاد، در سال 300 میلادی، اسقف آسریوس شهر سزاریا گفت که یهودیان تمام فرق طی مراسم پوریم مسیحیان را قربانی می‌کنند.

در سال 415 سقراط گالاستیکوس گزارش داد که یهودیان امستا کودکی مسیحی را به صلیب کشیده و سوراخ سوراخ کردند تا جان داد.

ذ

در 1067 در پراگ 6 یهودی خون یک کودک سه ساله را کامل جمع کردند. همچنین کشف شد که این یهودیان خون این کودک را به دیگران داده‌اند، از جمله یهودیان تراویزوم.

هرل روم می‌گوید: "در 1144 کشیشی کاتولیک به نام توماس مونموث کتابی دقیق درباره قتل ویلیام کوچک نورویچ نوشت، همان کودکی که توسط یهودیان قربانی شد. این کودک توسط کلیسای کاتولیک قدیس اعلام شد...". در این کتاب توماس مونموث توضیح می‌دهد که یهودیان چگونه کودک را دزدیدند، و پس از آن بنا به گفته او چنین اتفاق افتاد:ذد


«سر او را تراشیدند و او را با تیزی‌های میخ مانند بسیار سوراخ کردند به صورتی که خون در مقادیر بسیار ریختن گرفت. و آنها بیرحم بودند، و آنقدر مشتاق در ایجاد درد. سخت است تمایز بین آنکه بیشتر بیرحم بودند یا نابغه در شکنجه‌هایشان.»

رذ

سعی توماس در مستند کردن قتل رازآلود این کودک بیگناه، در نهایت منجر به قدیس گشتن کودک شد. این کودک تا زمان معاصر قدیس و شناخته شده بود، تا اینکه دورانی رسید که کلیسا دیگر علاقه به آشکار بودن این موضوعات "از نظر سیاسی غلط" نداشت. این دوران فتح نهایی کلیسا از درون توسط این فرق و آقایان است. توماس با آشکارسازی آنچه در آن روز تاریک و غمگین در 1144 صورت گرفت و در تلاش‌اش در آشکارسازی و توقف قربانی کودکان خدمتی بزرگ به جهان کرد. او والدین را در انگلستان هوشیار کرد تا بیشتر مراقب امنیت کودکانشان باشند. اما متاسفانه این آخرین نمونه نبود.

در 1255 در لندن کشف شد که کودکی مسیحی به نام هیو طی مراسمی قربانی شده. جسد سوراخ سوراخ شده‌اش که در مِلک یک یهودی مخفی بود کشف شد.

در 1335 در مونیخ آلمان یهودیان کودکی مسیحی به نام هنری را در بیش از 60 جای بدنش سوراخ سوراخ کردند به صورتی که کودک معصوم از خون خشک شد.

در سال 1997 پروفسور رابرت پرانتر دانشگاه علوم دینی اتریش چنین گفت:
«یهودیان باید بخاطر جنایات نفرت‌انگیزشان علیه کودکان کاتولیک همانند کودک شهید، آندرل وان رین، و علیه بزرگسالان در روزهای پیش از عید پاک ، و بخاطر خون مسیحیان به قتل رسیده توسط دستان یهودی که آنها نیز به سوی آسمان فریاد می‌کنند، عذرخواهی کنند.»

در 1690 در بلاروس ، یهودیان کودکی به نام گاویل را طی مراسمی رازآلود کشتند. این کودک یکی از قدیسین کلیسای ارتدکس است. تلویزیون بلاروس نیز در سال 1997 مستندی درباره این واقعه ساخت.

ب