سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منکوئیل
بسم الله الرحمن الرحیم با درود فراوان نسبت به خوانندگانان عزیز تمام این مطالب این وبلاگ جهت بالا بردن معلومات افراد خواننده می باشد و کاربرد وجهت گیری های خاص(سیاسی/اجتماعی/دینی/.....)ندارد.این مطالب جهت بالا بردن معلومات وجمع آوری تمام نقاط دانشی و اجتماعی جهان ترک وغیره در این بلاگ میباشد.اگردر نوشتن دچار خطایی(مثلا نکاتی بی حرمتی چون این مطالب از روی ویکی پدیا نوشته میشود) شدیم ما را در بر طرف کردن آن یاری دهید .جهت اینکه وبی مطیع دل شما ساخته وتهیه شود در نظر سنجی و گذاشتن پیام مرا یاری فرمایید. ودر زمان آنلاین بودن پشتیبانی آنلاین در وبلاگ میتوانید سوالات خود را مطرح نمایید.با رفتن به سایت میتوانید با عضویت در آن مطالب خود را جهت قرار دادن در سایت و وبلاگ مرا یاری کنیدباتشکر نویسنده منکوئیل................................ ارزش هر کس به اندازه دانش اوست

با سلام همه ی ما حتی یک بار هم نشده به معنای زندگی فکر کنیم آیا باید مثل حیوان بمیریم یا مثل چیزی که میخوایم  بیایید در چند درنگ این لحظات بامن در طی این مسیر مطلب همراه شویم...

زندگی برای هر کس معنای خاصی دارد. این مسئله به نحوه نگرش و افکار هر انسان، ارتباط مستقیم دارد. یعنی هر انسانی زندگی را به گونه ای می بیند که در مورد آن فکر می کند. هرچند نکته ای در این میان وجود دارد و آن این است که خلقت انسان به گونه ای است که کمال طلبی و هدفدار زندگی کردن، در ذات اوست. اما این خصلت ذاتی هم ممکن است به دلایل متعددی در نهاد برخی از افراد نهفته بماند و به فراموشی سپرده شود.

به طور کلی این مطلب برای اغلب افراد صادق است که بیهودگی و بی هدفی در زندگی، آنها را راضی نمی کند و مسلما اگر زندگی معنایی برای انسان نداشته باشد، زنده بودن یک انسان ارزشی نخواهد داشت. هرچند که همه امکانات زندگی کردن فراهم باشد.

دلیل ایجاد حس نارضایتی در زندگی به خاطر نداشتن یا کمبود رفاه نیست. چه بسیار افرادی که در زندگی ساده و حتی سختی قرار دارند، اما از زندگی راضی هستند و از لذتهای زندگی شان بهره می برند. آنچه مشخص است اینکه ناکامی در دریافت معنای واقعی زندگی است که موجب احساس ناامیدی و یاس در زندگی می شود.

می توان اینطور بیان کرد که زندگی دارای دو بعد است. یک بعد به معنای مادی و بعد دیگر معنوی است. آنچه مهم است اینکه هر انسانی کامیابی خود را بیشتر در کدام بعد ببیند. مسلما چیزهای مادی جزئی از زندگی هستند که فناپذیر و نابود شدنی هستند ولی مسائل معنوی، پایدار و فناناپذیرند. همان طور که روح انسان هم فناناپذیر است و با مرگ از بین نمی رود.

چه بسیار افرادی که به لحاظ مادی و رفاهی از بهترین امکانات برخوردار بوده و در نهایت دچار بحران هویت شده اند و گرفتار سرگشتگی و ناامیدی. همچون پسری 22 ساله که در بخشی از خاطرات خود اینطور بیان می کند:

" هرچند تمام کارهایی که جامعه برای خوشبخت شدن دیکته می کند، انجام داده بودم، اما هیچ دلیلی برای ادامه زندگی نمی یافتم. نمی دانستم چرا زنده ام و چرا زنده بودنم می تواند مهم باشد. زندگی هیچ معنایی برایم نداشت. این بحران شک و پریشانی کم کم به تمامی جنبه های زندگی ام کشیده شد."

با خود فکر می کردم، آیا به راستی زندگی کاملا نسبی است؟آیا همه اش همین است؟ پنجاه-یا هشتاد سالی از این خوشی ها و ناخوشی های زودگذر استفاده کردن، کار کردن، خوابیدن، خوردن، لذت بردن از خوشی های زمینی و همین. و بعد انگار نه انگار که روزی زنده بوده ای؟! اگر چنین است پس اصلا چرا باید زندگی کرد؟چرا باید برای زندگی بی هدف تلاش کرد؟چرا باید خوب بود؟چرا باید به فکر سلامتی بود؟

هر چه بیشتر می گذشت همه چیز بیشتر غیرقابل تحمل می شد و مرا به این نتیجه می رساند که زندگی به راستی ارزش زیستن ندارد. 1

این عبارات نشان دهنده این هستند که بعد روحانی و معناگرایی زندگی تا چه میزان در ایجاد احساس نشاط و شادابی در زندگی تاثیرگذار است.

نویسنده ای به نام آلپورت می گوید: "امروزه در اروپا، روان شناسان و روان پزشکان، آشکارا از فروید(که ناکامی جنسی را علت ناراحتی های روانی می داند) روی برگردانده اند و به "هستی درمانی" روی آورده اند که مکتب "معنا درمانی" یکی از آنهاست.  2

بحران معنا در زندگی امروز به یکی از اصلی ترین دغدغه های بشر تبدیل شده است. همین امر به اضافه احساس کمبود معنویات در زندگی موجب شده تا به سمت ایجاد مامنی در این زمینه ها باشند. به این ترتیب بسیاری از علوم بشری ساخته شده تا نیازهای روحی و معنوی را پاسخ دهد در حالیکه این راهکارها هم اثر موقتی دارند. چرا که منشا الهی ندارند.

بحران بی معنایی در زندگی بسیاری از افراد وجود دارد و آنها را آزار می دهد. اینکه نمی دانند برای چه پا به این دنیا گذاشته اند و چه باید بکنند. برخی دیگر هم با بحرانی به نام ناتمام ماندن معنا مواجه می شوند. یعنی برخی از افراد برای زندگی معنایی را در نظر داشته اند ولی زمانی که به آن می رسند، آن را بی ارزش تر از آن می دانند که به خاطرش زندگی کنند. این بدان معناست که مسائل موجود در ذهن این افراد نمی تواند توجیه کننده زندگانی آنها باشد. به این ترتیب نمی توانند فلسفه مرگ و حیات را برای خود تعریف کنند و همین امر موجب افسردگی شان می شود.

آنچه مهم است دریافت این مطلب است که باور داشته باشیم که معنای زندگی باید باارزش تر از خود زندگی باشد و آنچه قرار است فلسفه زندگی را توجیه کند باید فراتر و والاتر باشد. می توان گفت که معنای یک زندگی به یک معامله شباهت دارد که منفعت و سود، آنرا توجیه پذیر می سازد.

مسلما توجیهی وجود ندارد که کسی بخواهد در معامله ای زیانبار شرکت کند.
هر کاری که می خواهد انجام شود باید فایده ای داشته باشد که در غیر این صورت، انجام آن بی معناست.

در مورد معنای زندگی هم همین بحث مطرح است. آنچه انسان به خاطر ان به دنیا می آید و از دنیا می رود، باید ارزشمندتر از زندگی باشد که در غیر این صورت انسان دچار خسران و ضرر شده است. آنچه مهم است حیات جاودان انسان است که به سرای آخرت مربوط می شود. هرچه در این دنیاست به خاطر انسان است و ابزاری برای اینکه به حیات واقعی خود برسد.

چنانچه پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) می فرمایند:
"همانا دنیا برای شما آفریده شده و شما برای آخرت. 3

پس شایسته است که ارزش واقعی خود و هدف متعالی را در زندگی پیدا کرده و آنرا دنبال کنیم.

1-به نقل از کتاب "رضایت از زندگی " نوشته عباس پسندیده. برگرفته از روان شناسی شادی.ص13/2-برگرفته از کتاب انسان در جستجوی معنا، ص4./3- به نقل از میزان الحکمه،ج4،ص1692/ تبیان




      

به زودی با لینک دانلود

اصیل ها




      

 

مصطفی صندلبا سلام لینک پایینه

آهنگ kadre bak

http://dl.art2music.ir/Turkish/Single/1394/khordad/Mustafa%20Sandal%20-%20Kadere%20Bak%20%5BArt2Music.ir%5D.mp3




      

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا شما تاکنون درمورد جادو فکر کردید که چیه چرا قرآن اونو حرام کرده پاسخ این سوال پس از دقایقی فکر کردن به ذهن من خطور کرد.

جادو چند شاخه داره؟

سیمیا-کیمیا -لیمیاو......>>

سیمیا با دید من یعنی علوم ریاضی و فیزیک حال میگین از کجا گفتی منم پاسخ میدم علو سیمیا از چند زبان مقدس 

(عربی-عبری-یونانی)تشکیل میشه که دو قسمت اول در حال نابود شدن اند ولی یونانی در حال ترویج است.سیمیا  یعنی اینکه از آینده وچیزی که نمیدانی رو بدست بیاری از طریق حروف واعداد از کجا طتبیق دادم از اون جا که کسی سیاه چاله رو ندیده ولی وجود اون از طریق حروف یونانی به اثبات رسیده مثلا(3x-7y=0)بله اینه سیمیا یعنی این .

 

کیمیا یعنی اینکه بیای مواد وعناصر شیمیایی رو با هم ترکیب کنی و مواد جدیدی بسازی مثل ترکیب (سدیم+کلر)=نمک

این بدین معنا نیست که حتما نقره رو به طلا تبدیل کنی.

لیمیا یعنی جذب افراد و به کار گیری اونها در هر زمینه ای با استفاده از قوای درونی و روحی مثل حرف زدن که افراد میشه باهاش گول زد یا به خاک سیاه نشوند

حال پس چرا قرآن کریم این علوم رو حرام کرده چرا به تاریخچش بر نمیگردیم 

هنگامی که شیطان با ابتکار خود جادوی سیاه رو درست کرد باخودش فکر کرد به تخت سلیمان ببره ومردم اونو اونجا پیدا کردن و خداوند مبارک وتعالی اونو حرام کرد چون این دانش رو فکر میکردند که جن ها(موجودات فضایی)میدن وبه سمت شیطان و خلا محز کشیده میشدند خدا حرام کرد دانش باد آورده را باد میبرد پس این هم دانش بیش از حد حرام بود خداوند تمام کارهایش بر روی حساب است به نظر من این علوم حرام نیست بلکه استفاده نادرست از اون حرام مثلا ساخت بمب هسته ای درجهت کشار انسانی وغیره وغیره این مطالب نوشته  وجمع آوری وتفکر از کتاب هایی که تا حالا خواندم بوده نه از چرت وپرت هایی از قبیل سحر ومحر کردن وجهت تبلیغ نداره وهدف وب مشخص اه 

فقط جهت بالا بردن دانش 




      

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر دوستان برخی افراد هستند که میگویند انرژی درمانی میکنند از اینجور خرافه ها گول این افراد را نخورید میدانید چرا این افراد کلاهبردارانی بیش نیستند که از ساده لوحی افرادی همچون من وشما استفاده میکنند این افراد خواهان پول هستند نمونه ی این افراد اقای محمد علی اکبری است چرا اینو میگم چون ایشون میگه که من انرژی درمانی میکنم ولی پولی در قبال آن نمی گیرم ولی من روزی با مشاهده شبکه hpدیدم که این شخص برای کمک به شبکه از یکی از این ساده لوحان1000دلار گرفت میدانین که این پول به کجا خواهد رفت شما که گول خوردین با این پول جهت گول زدن افرادی همچون من وشما استفاده خواهد زد  کسانی میگن که من در جلسه ایشان بودم وشفا یافتم آیا تا به حال شعبده بازی دیدین که طرف با رفتن به آنجا یک تما شاکننده به آن جا می آید وخوب و طوری نگاه میکند که واقعا واقعی است 

افراد گویند که من  در جلسه از گرفتن انرژی بدنم گرم شد اما شخص نمیداند که در زمان بسته شدن چشم او ماده ای بر بدن او می ریزد و باعث داغ شدن بدن او میشود وطرف با احساس اینکه اون انرژی گرفته شاد میشود 

برادران وخواهران تلقین درمانی چیست؟

درمانی است که فرد با آن حتی بر سرطان نیز پیروز میشود وروحیه خود را قوی میکند اگر مغزی بیمار داشته باشیم یا فکری بیمار پس هم روح وهم جسمی بیمار داریم.

گویند که در جلسات چیزی از دستان آقا(دکتر قلابی)بیرون میاد بابا اون طوری نخ نامرئی یه

مگر خدا به بندگانش نگفت در زمان تنهایی بیماری فقط به من نه به هیچ موجود دیگر پناه نیارید  واگر بالعکس کنیین کافرین چرا یوگا سبب قوی تر شدن جسم و تغیر و سالم شدن فکر میشود 

پس چرا اکثر این افراد خوب میشن شما کسانی رو دیدن که خوب نشن پس از کجا میدانین همه خوب میشن

این ها کلاهبرداران قرن21 هستند 

شما اگه صبح ها دو دستتون را بهم بگرین وتمرکز کنین بدن گرم میشه چون بدندچار برخی از تغیر وتحول های شیمیایی میشه اینک با داشتن عزمی راسخ بر این دروغ گویان با ایستیم ونگذاریم برادران و خواهرانمان را کلاهبرداری کنن.

منکوئیل




      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




گفته : ,

------------------------
:
نظر شما
نام شما:
پست الکترونیک:
وب سایت:
کد تایید:
لطفاً پیام های غیر مرتبط با مطلب این صفحه را از قسمت تماس با ما ارسال کنید