سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منکوئیل
بسم الله الرحمن الرحیم با درود فراوان نسبت به خوانندگانان عزیز تمام این مطالب این وبلاگ جهت بالا بردن معلومات افراد خواننده می باشد و کاربرد وجهت گیری های خاص(سیاسی/اجتماعی/دینی/.....)ندارد.این مطالب جهت بالا بردن معلومات وجمع آوری تمام نقاط دانشی و اجتماعی جهان ترک وغیره در این بلاگ میباشد.اگردر نوشتن دچار خطایی(مثلا نکاتی بی حرمتی چون این مطالب از روی ویکی پدیا نوشته میشود) شدیم ما را در بر طرف کردن آن یاری دهید .جهت اینکه وبی مطیع دل شما ساخته وتهیه شود در نظر سنجی و گذاشتن پیام مرا یاری فرمایید. ودر زمان آنلاین بودن پشتیبانی آنلاین در وبلاگ میتوانید سوالات خود را مطرح نمایید.با رفتن به سایت میتوانید با عضویت در آن مطالب خود را جهت قرار دادن در سایت و وبلاگ مرا یاری کنیدباتشکر نویسنده منکوئیل................................ ارزش هر کس به اندازه دانش اوست

ابجد صغیر :

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ، ( ک = 8 ) ، ( ل = 6 ) ، ( م = 4 ) ، ( ن = 2 ) ، ( س = ساقط ) ، ( ع = 10 ) ، ( ف = 8 ) ، ( ص = 6 ) ، ( ق = 4 ) ، ( ر = 8 ) ، ( ش = ساقط ) ، ( ت = 4 ) ، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط ) ، ( ذ = 4 ) ، ( ض = 8 ) ، ( ظ = ساقط ) ، ( غ = 4 ) .

 

ابجد کبیر :

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 ) 

 

برای محاسبه مقدار ابجد یک کلمه کافیست که مقادیر هر حرف را پیدا کرده و با هم جمع کنید.
نکته:
حروف ابجد براساس حروف عربی میباشد پس اگر به حروف گچپژ برخورد کردید آنها را به کجبز تبدیل کنید. برای مثال ژاله که مقدار حروف ابجد آن براساس اسم زاله محاسبه میشود.

اگر میخواهید دعا یا طلسم یا تعویضی آتشی برای خود یا کسی بنویسید باید توجه داشته باشید که در آن نامهای اسم اعظم و هر نامی را به حروف ابجد بنویسید در غیر این صورت حتمآ مورد غضب موکلین و رجال الغیب خواهید شد.
اسم شخص و یا اسم اعظم را بحروف ابجد نوشته مثلآ علی را (110) باید نوشت یا الله را (66).
یا سعید بن مریم را 144 بن 290 بنویسید.

چند کاربرد حروف ابجد
هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذی نوشته و آن را در خاک دفن کنید به نیت آن که غایب احضار گردد بحق تعالی غایب پیدا می شود.
هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و آنرا آب کشیده و به زنی که شیر میدهد بخوراند شیر او زیاد میگردد.
هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و آن را بر گردن کودک یا اطفال آویزان کند هرگز نترسد.
هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و کسی طالب علم باشد کاغذ را آب کشیده ،بخورد ذهن او قوی می گردد.
هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و آن را بر درختی که ثمر نمیدهد ببندد ثمره او زیاد می گردد.
هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و در چاهی که آب ندارد انداخته آب آن چاه زیاد می گردد.

طالع بینی ازدواج با حروف ابجد

ابتدا نام و نام مادر مرد و نام و نام مادر زن را به حروف ابجد دربیاورید و سپس همه آنها را با هم جمع کنید و بر 5 تقسیم نمایید. اگر باقیمانده یکی از اعداد زیر شود طالع چنین است.

1 - 3 - 5: این دو به هم می رسند و ستاره آنها جفت می باشد و تا آخر با هم زندگی می کنند.
2-4:این دو نفر به هم نمی رسند و ستاره آنها جفت نمی باشد و تا آخر با هم زندگی نمی کنند.
0:یک طرف از خانواده طرفین با ازدواج موافق نمی باشد و ستاره آنها به طور قطعی جفت نمی باشد و تا آخر زندگی خانواده طرفین همیشه باهم به طور قهر می باشند.

مثال:
اول آقای : (م ح م د ) زاده (م ر ی م )
دوم خانوم : (ف ا ط م ه ) زاده ( ب ت و ل )
اول آقای : (40 8 40 4 ) زاده (40 200 10 40 )
دوم خانوم : (80 1 9 40 5 ) زاده (2 400 6 30 )
جمع عدد محمد 92 + جمع عدد مریم 290 و جمع خانم فاطمه 135 + جمع عدد بتول 438
995=382+573
مجموع چهار اسم بالا برابر است با 955 ،اکنون 955 را تقسیم بر 5 می کنیم.(تقسیم را تا دو رقم ادامه بدید.)
با قیمانده تقسیم بالا 5 می گردد و معلوم می شود که ستاره این دو نفر با هم جفت است و به هم می رسند و موفق به ازدواج می شوند.




      

دیدگاه اسلام راجع به تله پاتی ( احساس رنج و خوشحالی دیگران از راه دور) چیست؟ آیا بیانی در باره این موضوع در دین وجود دارد؟ آیا اصولا چنین چیزی ممکن است؟
پاسخ اجمالی

تله پاتی از دو کلمه یونانی "تله" بمعنای دور و "پاتوس" به معنای احساس گرفته شده است. تله پاتی به این معنا است که کسی احساس دیگری را بدون کمک گرفتن از حواس خویش بصورت مرموزی بخواند یا احساس کند. طرفداران تله پاتی می گویند: "برای انسان عادی هنگام مرگ دوست یا خویشاوندانش، حالت توهم پیش می آید در حالی که آنها صدها فرسنگ با یکدیگر فاصله دارند" نتیجه این که "روان شخص بیمار یا کسی که در حال مرگ است شاید بطور ناهشیار، پیامی می فرستد که از فضای واسطه می گذرد و روان شخص دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد".[1]

 

در مورد امکان تله پاتی باید گفت: شاخه‌ای از آنچه در گذشته سحر[2] خوانده می‌شده است در واقع معلول عوامل تلقینی بوده که امروز، قدرت آن بر بشر آشکار گردیده است. اینها زیرکی های روان شناختی است که بشر با کشف رموز آن، خاصیت رمز گونگی را از آنها گرفته و به یک علم آموختنی و کاملاً طبیعی تبدیل کرده است.

 

مسائلی مانند خوابهای مصنوعی، هیپنوتیزم، تله پاتی، مانیه تیزم...  در این دسته قرار می‌گیرند. باید گفت تله‏پاتی بر خلاقیت روح دلالت دارد و گویا امواجی را از راه دور به سوی شخص دیگری از آشنایان متصاعد می‏کند. البته این امر مشروط به آن است که بین دو روح به وسیله احساسات، ارتباط برقرار شود. نمونه‏های فراوانی از آن در کتب ذکر شده است.[3]

 

اما در باره دیدگاه اسلام راجع به علومی مثل هیپنوتیزم، مانیه تیزم، تله پاتی و احضار ارواح[4]، باید گفت: در باره ماهیت سحر در بین اندیشمندان و فقهاء، اختلاف است و این مسلم است که اگر چیزی در حال حاضر از مصادیق سحر محسوب گردد قطعا حرام است، اما در باره این علوم، گروه کثیری از فقها بر آنند که این ها فعلا از مصادیق سحر نیستند[5] و بر این اساس، این علوم در صورتی که دارای آثار سوء، موجب اذیت و آزار و ورود در حریم خصوصی دیگران نباشد استفاده از آن اشکال ندارد و گرنه اشکال دارد و حرام است.[6]

 

 

[1]     اسرار هیپنوتیزم، مهرداد مهرین بانضمام بخشی در باره ی تله پاتی یا "خواندن فکر از دور" ترجمه نقی اصفهانی، چاپ پنجم، مؤسسه مطبوعاتی عطائی، تهران، تابستان 1364، صص 156 و 157.

[2]    برای مطالعه بیشتر، نک: نمایه حکم سحر و مطالعه آن، سؤال 2022 (سایت: 2068).

[3]   نک: تفسیر المیزان ج 11 ذیل تفسیر سوره یوسف آیه 93 به بعد؛ معادشناسی علامه تهرانی بیشتر ج 1 و 2. ؛ اسرار مرگ فلاماریون.؛ معاد دکتر محسن شفائی؛ گفتار فلسفی معاد، بخش اول ص 75 به بعد؛ پایگاه اینترنتی حوزه، مقاله خواب و رؤیاهای صادقه با اندکی تغییرات؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج 1، ص 382 .

[4]    برای مطالعه بیشتر، نک: نمایه ارتباط با موجودات عوالم دیگر، سؤال 293 (سایت: 1747).

[5]   در  تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 382، آمده است:  امروز یک سلسله علوم وجود دارد که در گذشته ساحران با استفاده از آنها برنامه‏هاى خود را عملى مى‏ساختند :  1.   استفاده از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیایى اجسام، همانطور که در داستان ساحران زمان موسى ع آمده که آنها با استفاده از خواص فیزیکى و شیمیایى مانند جیوه و ترکیبات آن توانستند چیزهایى به شکل مار بسازند و به حرکت در آوردند .

البته استفاده از خواص فیزیکى و شیمیایى اجسام هرگز ممنوع نیست، بلکه باید هر چه بیشتر از آنها آگاه شد و در زندگى از آن استفاده کرد، ولى اگر از خواص مرموز آنها براى اغفال و فریب مردم ناآگاه استفاده شود، و به راههاى غلطى سوق داده شوند یکى از مصادیق سحر محسوب خواهد شد (دقت کنید) .  2.   استفاده از خواب مغناطیسى، هیپنوتیزم، و مانیه‏تیزم، و تله‏پاتى، (انتقال افکار از فاصله دور) .

البته این علوم نیز از علوم مثبتى است که مى‏تواند در بسیارى از شئون زندگى مورد بهره‏بردارى صحیح قرار گیرد، ولى ساحران از آن سوء استفاده مى‏کردند و براى اغفال و فریب مردم آنها را به کارى مى‏گرفتند .  اگر امروز هم کسى از آنها چنین استفاده‏اى را در برابر مردم بیخبر کند سحر محسوب خواهد شد .  کوتاه سخن اینکه سحر معنى وسیعى دارد که همه آنچه در اینجا گفتیم و در سابق اشاره شد نیز در بر مى‏گیرد .

[6]     نک: پایگاه اینترنتی اندیشه قم، مقاله سحر و جادو با اندکی تغییرات.

 




      

توبه حقیقی یعنی انصراف جدی و بازگشت واقعی از گناه به سوی صلاح و ارشاد؛ و بدیهی است که اگر انصراف، جدی و واقعی باشد و معلول مشاهده کیفر نقد و حاضر نباشد، البته خداوند متعال به رحمت واسعه خود آن را می پذیرد. توبه در دو موقف و دو موطن پذیرفته نمی شود: یکی در همین دنیا آنگاه که کیفر رسیده باشد، و در حقیقت حالتی که انسان در این وقت به خود می گیرد صورت توبه دارد ولی حقیقت توبه ندارد.

در سوره مبارکه مؤمن آیه 84 و 85 درباره بعضی از اقوام گذشته که دچار عقوبت الهی شدند می فرماید:

«فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَکَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ مُشْرِکِینَ «84» فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْکَافِرُونَ «85»؛

همین که عقوبت سخت ما را دیدند اظهار داشتند که به خدای یگانه ایمان آورده ایم و تمام آن چیزهایی را که شریک خداوند ساخته بودیم به دور ریختیم. ولی این چنین توبه و ایمانی که بعد از مشاهده عقوبت سخت پیدا شود هرگز به حال آنها سود نخواهد بخشید. این سنتی است از خداوند که همیشه بوده است.


درباره فرعون نیز در قرآن کریم آمده است که فرعون دست از سر بنی اسرائیل بر نمی داشت. در زمانی هم که آنها به رهبری موسی از مصر خارج شدند باز آنها را تعقیب کرد تا آن وقت که در دریا آنها را تعقیب کرد و غرق شد.

در آن حال فریاد بر آورد: «به خدای یگانه که قوم موسی به آن ایمان آورده اند من هم ایمان آوردم و تسلیم او هستم.»

به او گفته شد: حالا و در این وقت؟! و حال آنکه تا لحظه ای پیش آدمی فسادگر بودی.

موقف دوم که توبه پذیرفته نمی شود جهان آخرت است. همین که آدمی بدان جهان رفت دیگر توبه و پشیمانی سودی ندارد، نه تنها بدان جهت که در آنجا آدمی کیفر را حاضر و مشهود می بیند بلکه بدان جهت که در آنجا دیگر عمل و تغییر تصمیم و حرکت و تکامل معنا ندارد، هر کس در آنجا به هر حالت و با هر درجه و هر مقام که رفت برای همیشه در همان حالت باقی است و نمی تواند در خودش تصمیماتی و تغییراتی ایجاد کند. در آنجا هم توبه و انصراف واقعی پیدا نمی شود، نه اینکه انصراف واقعی پیدا می شود و مورد قبول واقع نمی گردد.

همینکه عقوبت سخت ما را دیدند اظهار داشتند که به خدای یگانه ایمان آورده ایم و تمام آن چیزهایی را که شریکخداوند ساخته بودیم به دور ریختیم. ولی اینچنین توبه و ایمانی که بعد از مشاهده عقوبت سخت پیدا شود هرگز به حال آنها سود نخواهد بخشید.

آدمی میوه درخت طبیعت است. میوه تا در درخت است از طریق همان درخت و از راه ریشه و رگ های همان درخت تغذی می کند، مواد زمین را به خود می گیرد، آب می خورد، از نور و هوا و حرارت استفاده می کند، ولی همین که به علت رسیده شدن و گذشتن اجل و مدت معلوم و یا به علت کندن آن میوه رابطه اش با درخت قطع شد دیگر برای این میوه راه تکامل و ترقی و اصلاح و مبارزه با آفت و همه چیز بسته است، اگر کال و نارس از درخت جدا شده دیگر چاره پذیر نیست و اگر پژمردگی و افسردگی پیدا کرده دیگر از طریق آب دادن و نور و هوا به آن درخت نمی شود آن پژمردگی را اصلاح کرد.

انسان هم در جهان طبیعت همین حال را دارد، هر اصلاح و تکمیلی که بایست بکند تا وقتی است که روی درخت طبیعت است و جدا نشده و اما همین که از این درخت با دست مرگ جدا شد دیگر راه اصلاح به روی او بسته است.

البته این نکته را هم باید در نظر داشت که هر چند آدمی در آن جهان دستش از اصلاح و تکمیل خود کوتاه است در عین حال گاهی به واسطه سببی از اسباب از این جهان رحمت هایی به او می رسد.

رسول خدا فرمود: همینکه آدمی می میرد دفتر عمل وی بسته می شود، ستونهای حسنات و همچنین ستونهای سیئات به کلی بسته می گردد مگر از ناحیه سه چیز: یکی اینکه آدمی یک مؤسسه خیر از او باقی گذاشته باشد که بندگان خدا بعد از او از آن مؤسسه منتفع گردند، مثل اینکه بیمارستان یا مدرسه یا مسجدی تأسیس کرده باشد، دیگر اینکه اثری علمی از خود به یادگار گذاشته باشد که بعدها طالبان علم و معرفت از آن اثر علمی بهره مند شوند، سوم اینکه فرزندانی صالح و درستکار و مؤمن باقی گذاشته باشد که بعد از مردن برای وی طلب مغفرت نمایند.

منبع: مطهری ،حکمتها و اندرزها




      

پیشگیری از پیر شدن با نور خورشید

چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394

پیشگیری از پیر شدن با نور خورشید


زندگی کردن و در معرض  نور خورشید قرار گرفتن می تواند از پیرشدن شما پیشگیری کرده و شما را سرزنده تر و شاداب تر کند. براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، میانگین طول عمر در جهان رو به افزایش است، به گونه‌ای که افراد با رعایت صد توصیه جادویی می‌توانند به صد سالگی برسند. ما در این مطلب یکی از این رازها را برای شما فاش می‌کنیم.

 

شاید برایتان جالب باشد بدانید سازمان یونسکو امسال را سال جهانی «نور» نامگذاری کرده است تا توجه عمومی را به تاثیر و اهمیت نور طبیعی در زندگی جلب کند؛ نوری که میزان هورمون ملاتونین را که باعث خواب‌آلودگی در شب می‌شود، کاهش می‌دهد و ابتدای روز به بدن کمک می‌کند تا از خواب بیدار شود.

 

-- نقش خورشید در تنطیم ساعت بدن
به گفته متخصصان، نور خورشید نقش مهمی در کنترل ساعت بیولوژیکی یا همان ساعت داخلی بدن دارد و باعث تنظیم چرخه خواب و بیداری، دمای بدن، ضربان قلب، ترشح هورمون‌ها و… می‌شود. این در حالی است که بی‌نظمی در ساعت بیولوژیک بدن بروز اختلالات خواب، به هم خوردن هوشیاری و نشاط فرد، اختلال در حافظه، افسردگی و حتی مشکلات قلبی ـ عروقی را به همراه دارد و به همین سادگی می‌تواند از عوامل موثر در کاهش طول عمر باشد.


-- نور خورشید و تامین ویتامین D
احتمالا می‌دانید نور خورشید منبع اصلی ویتامین D است؛ ویتامینی که به تامین کلسیم و فسفر در استخوان‌ها منجر می‌شود و جلوی بروز پوکی استخوان و عوارض ناشی از آن را می‌گیرد. به همین دلیل هم متخصصان توصیه می‌کنند روزانه حداقل 10 دقیقه در معرض نور خورشید قرار بگیرید به طوری که نور را از طریق پوست و کف دست‌ها جذب کنید. البته این به معنی بی‌خطر بودن اشعه‌های مضر خورشید نیست. پس استفاده از ضدآفتاب را هرگز نباید فراموش کنید تا از آن طرف بام نیفتید و خطر بروز سرطان پوست تهدیدتان نکند.

 

نور خورشید,پیشگیری از سکته, راههای افزایش طول عمرنور خورشید در کنترل ساعت بیولوژیکی بدن نقش دارد

 

 -- نور خورشید و پیشگیری از افسردگی
بد نیست بدانید یکی از راهکارهای مقابله با افسردگی، نوردرمانی است. همچنین قرار گرفتن در معرض نور خورشید تا حد زیادی از بروز افسردگی پیشگیری می‌کند؛ بیماری شایعی که سلامت روانی افراد را به خطر می‌اندازد و حداقل پنج سال طول عمرشان را کاهش می‌دهد.

 

-- نور خورشید و پیشگیری از سکته
در حالی که متخصصان تاکید می‌کنند تماس طولانی‌مدت با نور خورشید سرطان زاست، اما نتایج بررسی‌ محققان نشان می‌دهد استفاده مفید از آفتاب نه‌تنها در کاهش خطر بروز پوکی استخوان موثر است، بلکه با کاهش فشار از حمله قلبی و سکته پیشگیری می‌کند و به این ترتیب یک گام بزرگ به 100 ساله شدن نزدیک خواهید شد.
به گفته این محققان وقتی پوست به صورت محافظت‌شده (استفاده از ضدآفتاب‌هایی با SPF مناسب) در معرض نور آفتاب قرار می‌گیرد، مقدار کمی اکسید نیتریک از راه پوست وارد گردش خون شده کاهش فشار خون را به همراه دارد.


همچنین براساس پژوهش‌های متعدد، افرادی که در مناطق سردتر زندگی می‌کنند یک برابر و نیم بیشتر از افرادی که هر روز حتی به میزان کم در معرض نور خورشید قرار دارند دچار سکته مغزی می‌شوند. البته درباره این موضوع فرضیه‌های زیادی مطرح است، اما دلیل اصلی این موضوع هنوز به طور کامل مشخص نشده و بررسی‌ها همچنان ادامه دارد، اما نتیجه تحقیق به قوت خود باقی است، چراکه این آزمایش روی 500 نفر طی 15 سال انجام شده است.

منبع : jamejamonline.ir




 




      

» سرویس: معارف و حقوق - دین و اندیشه
77-160.jpg

در نظام هستی بی‌نهایت فرشته وجود دارد که نه نامی از آنها ذکر شده و نه کسی را یارای شمارش آنها است؛ چراکه براساس روایات با هر قطره‌ بارانی که از آسمان فرو می‌ریزد فرشته‌ای پایین می‌آید تا آن‌را در جایی که خداوند به او دستور داده قرار دهد1".

 

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی در جدیدترین پاسخ‌های خود به سوالات متعدد مخاطبان خود به این پرسش که آیا امکان دارد نام فرشتگان و ملائکه را -البته به غیر از عزرائیل، اسرافیل، میکائیل، جبرائیل- مشخص و وظایف آنها را بیان کنید؟ پاسخ داده‌اند.

 

در ادامه متن کامل این پاسخ را می‌خوانیم:

 

«نام تعداد اندکی از آنها در روایات ذکر شده است؛ مانند:

1. راحیل: «ثُمَّ أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً مِنْ مَلَائِکَةِ الْجَنَّةِ یُقَالُ لَهُ رَاحِیلُ‏ وَ لَیْسَ فِی الْمَلَائِکَةِ أَبْلَغُ مِنْهُ فَخَطَبَ بِخُطْبَةٍ لَمْ یَخْطُبْ بِمِثْلِهَا أَهْلُ السَّمَاءِ وَ لَا أَهْلُ الْأَرْض»؛(2)سپس خداوند تبارک و تعالی به فرشته‌ای از فرشتگان بهشت به نام «راحیل» که در بلاغت هیچ‌یک از ملائکه به پای او نمی‌‏رسند، دستور داد تا خطبه(عقد حضرت علی و فاطمه) را بخواند. او نیز خطبه‌‏ای خواند که اهل آسمان و زمین چنین خطبه‌‏ای نخوانده بودند.

 

2. دردائیل: «قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یَقُولُ‏ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً یُقَالُ لَهُ دَرْدَائِیلُ‏ کَانَ لَهُ سِتَّةَ عَشَرَ أَلْفَ جَنَاح‏ٍ مَا بَیْنَ الْجَنَاحِ إِلَی الْجَنَاحِ هَوَاءٌ وَ الْهَوَاءُ کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْض...»؛(3)ابن عباس می‌گوید شنیدم که رسول خدا(ص) می‌فرمود خدای تعالی را فرشته‌‏ای است که «دردائیل» نام دارد. او را شانزده هزار بال است و ما بین هر دو بالش هوایی است که آن هوا به اندازه آسمان تا زمین است.‏

 

3. اسماعیل: «وَ رَوَیْنَا مِنَ الْکِتَابِ الْمَذْکُورِ بِإِسْنَادِهِ إِلَی الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ قَالَ (ع) إِنَّ لِلَّهِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ إِسْمَاعِیلُ سَاکِنٌ فِی السَّمَاءِ الدُّنْیَا إِذَا قَالَ الْعَبْدُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ سَبْعَ مَرَّاتٍ قَالَ لَهُ إِسْمَاعِیلُ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ صَوْتَکَ فَاسْأَلْ حَاجَتَک‏»؛(4)همانا برای خداوند فرشته‌‏ای است که به او «اسماعیل» می‌‏گویند. او در آسمان دنیا ساکن است. هر گاه بنده هفت بار بگوید یا ارحم الراحمین، اسماعیل به او می‌‏گوید خداوند که ارحم الراحمین است صدایت را شنید، حاجت خویش را از او بخواه.

 

4. حیوان: «إِذَا سَکَنَتِ النُّطْفَةُ فِی الرَّحِمِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ أَنْشَأَ فِیهِ الرُّوحُ بَعَثَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی إِلَیْهِ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ حَیَوَان‏»؛(5)هنگامی که نطفه در رحم چهار ماهه شد و روح در او دمیده شد، خداوند فرشته‌ای را به سویش می‌فرستد که «حیوان» نامیده می‌شود.

 

5. زاجر: «فَیَبْعَثُ اللَّهُ إِلَیْهِ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ زَاجِرٌ فَیَزْجُرُه‏»؛(6) هنگام خروج طفل از رحم خداوند فرشته‌ای را برای باز کردن رحم می‌فرستد که نامش «زاجر» است. این فرشته مأموریتش تسهیل در کار به دنیا آمدن نوزاد است.

 

6. رضوان: «إِنَّ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ رِضْوَانُ یُنَادِی لَا سَیْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَار»؛(7) ملکی است به نام «رضوان» که ندا می‌دهد شمشیری نیست مگر ذوالفقار.

 

7. حزقائیل: «وَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ حِزْقَائِیلُ لَهُ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ أَلْفَ جَنَاح‏»؛(8)فرشته‌ای است به نام «حزقائیل» که 18 هزار بال دارد.

 

8. میخائیل: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَلَکاً یُقَالُ‏ لَهُ‏ مِیخَائِیلُ یَأْخُذُ الْبَرَاءَاتِ لِلْمُصَلِّینَ عِنْدَ کُلِّ صَلَوَات‏»؛(9) رسول خدا(ص) می‌فرمود برای خدا ملکی است که نامش «میخائیل» است که برای نمازگزاران در هر نمازی رهایی از آتش را می‌گیرد.

 

9. سجل: «إِنَّ فِی الْهَوَاءِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ إِسْمَاعِیلُ ... یُحْصُونَ أَعْمَالَ الْعِبَادِ فَإِذَا کَانَ رَأْسُ السَّنَة بَعَثَ اللَّهُ إِلَیْهِمْ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ السِّجِل‏»؛(10)در آسمان ملکی است که نامش اسماعیل است..... اعمال بندگان را حفاظت می‌کنند وقتی سر سال شد، خداوند فرشته‌ای را به سویشان می‌فرستد که «سجل» نام دارد.

 

10. داعی: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی نادی‏ ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَةٍ مِنْهُ إِلَی الصَّبَاحِ طُوبَی لِلذَّاکِرِینَ طُوبَی لِلطَّائِعِینَ‏»؛(11) خداوند در آسمان هفتم ملکی قرار داده به نام «داعی». هنگامی که ماه رجب داخل شد، این ملک هر شب تا صبح کارش این است که می‌گوید خوش به حال ذاکرین و اطاعت کنندگان.

 

11. ظهلیل: «وَکَّلَ اللَّهُ بِقَبْرِ النَّبِیِّ (ص) مَلَکاً یُقَالُ لَهُ ظِهْلِیل إِذَا صَلَّی عَلَیْهِ أَحَدُکُمْ وَ سَلَّمَ عَلَیْهِ قَالَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فُلَانٌ سَلَّمَ عَلَیْکَ وَ صَلَّی عَلَیْکَ قَالَ فَیَرُدُّ النَّبِیُّ ص بِالسَّلَام‏‏»؛(12) خداوند فرشته‌ای را برای قبر پیامبر اسلام(ص) موکل قرار داد که «ظهلیل» نام دارد. هرکسی که سلام و صلوات بر او بفرستد، این فرشته به پیامبر می‌گوید فلانی به شما سلام و درود فرستاد، پس پیامبر(ص) هم جواب سلامش را می‌دهد.

 

12. ایمان: «ملکا یقال له الإیمان‏»؛(13) فرشته‌ای «ایمان» نام دارد.

 

13. زوقابیل: «فبعث اللّه ملکا یقال له زوقابیل»؛(14)خداوند فرشته‌ای مبعوث کرد به نام «زوقابیل».

 

14. مالک: «وَ نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ»؛(15)فریاد برآورند که ای مالک، کاش پروردگار تو ما را بمیراند. می‏‌گوید نه، شما در این‌جا ماندنی هستید.

«...إِنَّ هَذَا مَالِکٌ خَازِنُ جَهَنَّمَ...»؛(16)این (فرشته) مالک نگهبان جهنم است.

 

15. نکیر و منکر: «عَلِیُّ بْنُ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَمَّا یَلْقَی صَاحِبُ الْقَبْرِ فَقَالَ إِنَّ مَلَکَیْنِ یُقَالُ لَهُمَا مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ یَأْتِیَانِ صَاحِبَ الْقَبْرِ فَیَسْأَلَانِهِ عَنْ‏...»؛(17)سلیمان بن خالد می‌گوید از امام صادق(ع) پرسیدم از کسی که با میت در قبر ملاقات می‌کند فرمود: دو فرشته هستند به نام نکیر و منکر که بر مرده وارد می‌شوند و از او می‌پرسند... .

 

16. رومان(منبه): «... فَصَلِّ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی الرَّوْحَانِیِّینَ مِنْ مَلَائِکَتِک‏ ... وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ،...»؛(18)پس درود فرست بر ایشان و بر روحانیین از فرشتگانت‏ ... و رومان آزمایش کننده (اهل) قبرها.(19)

 

17. هاروت و ماروت: «...وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ...»؛(20)و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد می‏‌دادند.

و ....

 

منابع اخبار و روایات:

 

1- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 27، ص 99. دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.‏

 

2- ابن بابویه، محمد بن علی،‏ محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ‏1، ص 224، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378 ق.‏

 

3- ابن بابویه، محمد بن علی،‏ محقق مصحح، غفاری، علی اکبر، کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏1، ص 282، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1395 ق.‏

4-کوفی اهوازی، حسین بن سعید، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، الزهد، النص، ص 54، المطبعة العلمیة، قم، چاپ دوم، 1402 ق.‏

 

5- برقی، احمد بن محمد بن خالد، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، المحاسن، ج‏ 2، ص 315، دار الکتب الإسلامیة، قم، چاپ دوم، 1371 ق.‏

6- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏6، ص 15،

 

7- مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 87، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق.‏

 

8- فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏1، ص 47، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، 1375 ش.‏

 

9- شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 71، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بی‌تا.‏

 

10- الزهد، النص، ص 54.

 

11- ابن طاووس، علی بن موسی‏، اقبال الأعمال، ج ‏2، ص 628، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1409 ق.‏

 

12- ابن طاووس، علی بن موسی‏، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، ص 243، دار الرضی، قم، چاپ اول، 1330 ق.

 

13- عاملی نباطی، علی من محمد‏، الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج ‏1، ص 156، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ اول، 1384 ق‏.‏

 

14- حسینی موسوی، محمد بن أبی طالب‏، محقق، مصحح، حسون، کریم فارس، تسلیة المجالس و زینة المجالس(مقتل الحسین علیه السلام)، ج ‏1، ص 525، مؤسسة المعارف الإسلامیة، قم، چاپ اول، 1418 ق.

 

15- زخرف، 77.

 

16- کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، النص، محقق، مصحح، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 100، المطبعة العلمیة، قم، 1402 ق.‏

 

17- الزهد، النص، ص 88.

 

18- علی بن الحسین علیه السلام، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، ص 40، دفتر نشر الهادی، قم، چاپ اول، 1376 ش.‏

 

19- رومان(منبه) نام فرشته‌‏ای است که پیش از نکیر و منکر وارد قبر می‌شود و آدمی را می‌آزماید، اگر نیکوکار بود منکر و نکیر را آگاه می‌سازد که هنگام سؤال با او به نرمی رفتار نمایند و اگر بد کار بوده به آنان خبر می‌دهد.

 

20- بقره، 102.

 

انتهای پیام




      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




گفته : ,

------------------------
:
نظر شما
نام شما:
پست الکترونیک:
وب سایت:
کد تایید:
لطفاً پیام های غیر مرتبط با مطلب این صفحه را از قسمت تماس با ما ارسال کنید